كپي برابر اصل
اولين حمام كامي
اولين حمام
سلام اقا كاميار گل سه شنبه 28 تير شما با مادر جون رفتين حمام اولين حمامت هم تجربه كردين عكسارو به زودي ميزارم
نویسنده :
مامان ارزو وبابا محمد
19:05
گريه
امروز من خیلی پسر بدی بودم خودم هم نمیدونم چی شده بود که همش گریه میکردم مامانی خوابش میومد ولی من دوست داشتم گریه کنم دلم نمیخواست کسی بخوابه خاله مریم هم اونجا بود فکر کنم یکم توجه بیشتر میخواستم یا شاید هم گرسنه بودم زیر پام که تمیز بود پوشکم رو تازه عوض شده بود پس علت گریه من چی بود
نویسنده :
مامان ارزو وبابا محمد
15:15
داداشي و من
سلام داداش گلم چقدر عكسمون خوشكل شده داداشي خيلي دوست دارم ...
نویسنده :
مامان ارزو وبابا محمد
17:00
عكس
واي چقدر اينجا خوشكل شدم بوس به خودم ...
نویسنده :
مامان ارزو وبابا محمد
16:46
عكس
خبر خوش دارم بالاخره عكسام اماده شد اينم از عكسام نظر يادتون نره ...
نویسنده :
مامان ارزو وبابا محمد
16:43
تبريك
سلام گل پسر اومدم خبر بدم كه ديروز نافت افتاد بهت تبريك ميگم عزيز دلم ...
نویسنده :
مامان ارزو وبابا محمد
16:29